Web Analytics Made Easy - Statcounter

سومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در فروردین سال ۱۲۶۸ شمسی آغاز شد؛ او در این سفر ابتدا به روسیه رفت و سپس عازم کشور‌های آلمان، هلند، بلژیک و انگلستان شد.

به گزارش فرادید؛ در اینجا گزیده‌ای از روزنامۀ خاطرات او در روز چهارشنبه نوزدهم تیرماه سال ۱۲۶۸ شمسی (ذی‌القعده سال ۱۳۰۶ قمری) را می‌خوانید که مربوط است به حضور شاه در قصر‌های خانوادۀ یهودی و ثروتمند روچیلد در اطراف لندن:

صبح از خواب برخاستیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. ابتدای صبح یک نهار قلیان مختصری صرف شد و ته‌بندی نمودیم... ناظم‌الدوله را احضار کردم که بیاید با او برویم پایین گردش کنیم، وقتی آمد عرض کرد که روچیلد عرض محرمانه دارد می‌خواهد خودش عرض کند، گفتم بیاید اطاق دیگر بگوید... تصور کردم آیا چه مطلب مهمی است که می‌خواهد خودش عرض کند، شاید در باب یهودی‌های طهران حرفی دارد یا مسئله دیگری است که خیلی اهمیت دارد، همین که آمد دیدم یک قوطی کوچک از طلا که میناکاری قدیمی داشت در دست اوست و عرض کرد که می‌خواهم این قوطی را به یادگار تقدیم کنم. چون خیلی قوطی کوچکی بود گمان کردم شاید در وسط قوطی جواهر‌های خوبی است که قابل تقدیم است... دیدم همان قوطی خالی است دیگر چیزی ندارد، از او امتنان و اظهار خشنود کردم و قوطی را قبول نمودم...

به کالسکه نشسته راندیم برای گلخانه و گرم‌خانه‌های روچیلد... دالان‌های طولانی، انواع و اقسام گل‌های افریقی و ینگه‌دنیائی، هیچ از این گل‌ها طهران نیست... کسی خواب هم ندیده، در انتهای یکی از این دالان‌ها کوه سنگی ساخته است، آبشار آب صاف قشنگی می‌ریزد... بعضی دیوار‌های مصنوعی از سنگ ساخته و گل‌ها درآورده بودند، حقیقتا خیلی تماشا داشت و میل نمی‌کردم از گلخانه بیرون بیایم، خود روچیلد هم بود، خودش هم حظی داشت از این وضع و گلش.

این روچیلد‌ها هر دو زن ندارند، اما هر یک صد کنیز بیشتر و کمتر دارند همه با لباس‌های خوب، حقیقتا حرم‌خانه دارند، این است که دیگر زن نمی‌گیرند؛ خلاصه این روچیلد قدباریک روی‌زرد بدریش بدهیکل چشم وقیده... سینه‌اش نمی‌دانم سل دارد یا چه ناخوشی دارد که متصل سرفه می‌کرد، خودش هم اصل یهودی است؛ این است صاحب این عمارت و این گرم‌خانه...

رفتیم به گرم‌خانه‌ای که میوه دارد... این‌جا مخصوص انگور است... غوره را دیدم حظی کردم، چون امسال هیچ غوره نخورده بودم، به باغبان گفتم خوشه بچیند که باغبان رم کرد، عقب عقب رفت، خود روچیلد هم به همین حالت، به او فرمودیم که ما عادت داریم به غوره، می‌خوریم؛ او تحاشی داشت، می‌گفت هرکس بخورد می‌میرد، دست باغبان را نگاه داشته بود، آخر خوشه چیدند آوردند، دو دانه خوردم، این‌ها بیشتر متوحش و متعجب شدند، خوشه را به میرزا محمدخان سپردم که به اطاق بیاورد با نمک بخوریم، اینجا نمی‌شد درست خورد...

منبع: فرارو

کلیدواژه: ناصرالدین شاه قیمت طلا و ارز قیمت موبایل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۵۷۱۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت یک کارگردان از فیلمسازی در نوجوانی/ چیزی جز گوشی لازم نیست

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ستاد خبری جشنواره آسمون، اولین دورهمی آسمونی‌ها در جشن ۱۰ سالگی فعالیت بادبوم ویژه فعالیت‌های سینمایی نوجوان‌ها در مجموعه‌های سینمایی و تلویزیونی، با حضور حمید امامی دبیر جشنواره و محمدرضا خردمندان کارگردان سینما و جمعی از هنرمندان در خانه هنرمندان برگزار شد.

ابتدا، سید حمید امامی مدیر بادبوم به آغاز فعالیت بادبوم در سال ۹۲ پرداخت و از خانواده‌های بچه‌های عضو بادبوم قدردانی کرد و افزود: از تمام پدر و مادران بچه‌های عضو بادبوم برای اینکه این‌ سال‌ها با ما ساختند درحالی که بارها موقعیت بادبوم عوض شد، تشکر می‌کنیم.

دبیر جشنواره «آسمون» از آغاز یک جشنواره جدید خبر داد و اضافه کرد: امروز آغاز رسمی جشنواره «آسمون» است؛ این جشنواره ویژه تولید محتوا برای بچه‌های ۹ تا ۱۸ سال خواهد بود.

امامی با بیان اینکه موضوعات و جوایز و تمام جزییات جشنواره در asemoonfest.ir آمده است، تاکید کرد: سعی شد موضوعاتی انتخاب شود که کاملا مربوط با نسل ضد و دهه هشتاد و نودی‌ها باشد چون می‌خواهیم ثابت کنیم نوجوان‌ها می‌توانند آینده‌ خودشان را شکل بدهند.

برای فیلمسازی از خودتان شروع کنید

سپس، محمدرضا خردمندان کارگردان سینما در توصیه‌هایی برای نوجوانانی که قصد دارند در عرصه فیلمسازی و بازیگری فعالیت کنند، گفت: من خودم در سینما کارم را با فیلم کوتاه و آثار ارزان‌قیمت شروع کرده‌ام. کسانی که می‌خواهند کارگردانی و بازیگری را در آینده دنبال کنند، از خودشان و تجارب و خاطراتشان شروع کنند.

وی اضافه کرد: تمام آنچه که شما هستید و تجریه شخصی دارید و آن چیزهایی که هویت شماست برای شروع فیلمسازی به شما کمک خواهند کرد. یک فیلمساز و نویسنده اول چیزی که برای شروع نیاز دارد، ایده است. من در ابتدای راه یک توصیه دارم، به تجربیات شخصی خودتان رجوع کنید چون بهترین ایده فیلمسازی از خودتان و خاطرات شماست پس در خاطرات‌تان جستجو کنید که چه لحظاتی در زندگی دارید که شما را تحت تاثیر قرار داده و آن اتفاق را به خوبی می‌شناسید چوم همراه با رنج و حس غرور و ... است و نسبت به آن اطلاعات کامل دارید و همین‌ها قابلیت ساخت یک فیلم کوتاه را به شما خواهد داد چراکه به ابعاد آن اشراف دارید.

وی به ذکر نمونه‌هایی از تجارب مشترک بچه‌ها پرداخت و عنوان کرد: درباره دوچرخه و شغل پدرتان و موضوعاتی که به‌خوبی آن را می‌شناسید، فیلم بسازید. موضوعاتی که جزییات قابل لمسی از آن‌ها در ذهن داشته باشید که همگی برآمده از تجربه شخصی شماست. همه فیلمسازان بزرگ اولین داستان و شعر و فیلم را از تجربه درونی و غنی شده خودشان ساخته‌اند. البته اینکه آیا این خاطرات به‌تنهایی برای ساخت فیلم کافی است، باید بگویم خیر! بلکه باید به آن‌ها واقعیت و تخیل اضافه کنیم تا فیلم به یک اثر هنری تبدیل شود.

کارگردان «بیست و یک روز بعد» تجاربی از فیلمسازی خود را با نوجوان‌ها به اشتراک گذاشت و گفت: من وقتی نوجوان بودم در اوایل دهه ۷۰ یک همکلاسی داشتم که شرایط اقتصادی خوبی نداشت و همین موجب مشکلاتی می‌شد که مدیران مدرسه قصد داشتند او را اخراج کنند و این سوژه برای من محور یک داستان شد چون او را به‌خوبی می‌شناختم. من این داستان را با چاشنی تخیل نوشتم و چاپ شد و اولین تجربه نویسندگی من رقم خورد و من فهمیدم می‌توانم از خاطراتم داستان بنویسم. در ادامه من برای فیلمسازی از این روش استفاده کردم و فیلم «بیست و یک روز بعد» که قصه‌ ای واقعی داشت را ساختم که درون مایه تخیل به آن آمیخته شد تا بتوانیم در فیلم حرفی داشته باشیم.

خردمندان خطاب به حاضران گفت: توصیه می‌کنم تجربیات و خاطرات‌ خودتان را درباره موضوعات و دوستانی که به‌شدت آن‌ها را می‌شناسید، بنویسید این کار برای شما تولید داستان می‌کند. به‌نظرم فیلم ساختن به‌شدت ارزان و آسان شده و هیچ چیز جز گوشی موبایل برای فیلم‌سازی لازم نیست و این امکاناتی است که در دست همگی قرار دارد.

وی در پایان بیان کرد: بچه‌هایی که می‌خواهند بازیگر شوند باید ده برابر یک نقش را در زندگی روزمره خودشان بازی کرده باشند و ده‌ها قدم از یک تست بازیگری جلوتر باشند و یاد بگیرند که تقلید کنند و افعال دیگران را شبیه‌سازی کنند و برای نقش‌های مختلف شناسنامه درست کنند. مدل راه رفتن، حرف زدن و فکر کردن زندگی افراد و مشاغلی مثل نجار، بنا و پزشک را مرور کنند تا آماده همکاری با یک فیلم باشند.

کد خبر 6090133 عطیه موذن

دیگر خبرها

  • خاطرات تلخ اردیبهشتی آبی ها مقابل تراکتور!
  • جلد سوم تاریخ شفاهی دفاع مقدس به زودی چاپ می‌شود
  • روایت یک کارگردان از فیلمسازی در نوجوانی/ چیزی جز گوشی لازم نیست
  • جشن عروسی دختر ناصرالدین‌شاه؛ ۱۳۰ سال قبل + عکس
  • تاریخ برده‌داری به زبان طنز
  • کشف بیش از ۲ هزار قوطی نوشیدنی انرژی‌زا قاچاق در هشترود
  • سیل ۱۰ روزه در ۱۳ شهرستان سیستان و بلوچستان/ نزدیک به ۵۶ هزار نفر امدادرسانی شدند
  • اکبرپور: سپاهان از بازی ما تعجب کرده بود
  • تعجب آلمانی‌ها از سرعت سقوط پول ملی ایران!
  • (تصویر) عکس‌هایی از جشن عروسی دختر ناصرالدین‌شاه؛ ۱۳۰ سال قبل